پاسخ میدهند: «بخدای سوگند! اگر به ما فرمان دهد بر ضد کوهها پیکار نماییم، به همراه او چنین خواهیم نمود.» و با این سخن عمیق، اعتقادشان به امام مهدی علیهالسلام و آمادگی کامل خویش برای فداکاری در راه اجرای دستورات او را به نمایش می نهند.
آنگاه فرستاده ی ویژه ی امام، شب آینده بسوی همان گروه میشتابد و میگوید: «ده نفر از شایستگان خویش را برگزینید.»
آنان برمیگزینند و او آنان را برای دیدار آن گرامی میبرد و در شب دیگر به بقیه فرصت میدهد تا بصورت آشکار با آن حضرت دیدار کنند. (1).
و سرانجام آن 313 نفر بر گرد وجود مبارک آن خورشید جهان افروز، در مکه یا اطراف آن، گرد می آیند و آنگاه که روز 25 ماه ذیحجه از راه میرسد امام مهدی علیهالسلام، بزرگمردی بنام «نفس زکیه» را -که در بخش علائم ظهور از او سخن رفت- بسوی مردم مکه میفرستد و آنان او را میان رکن و مقام، سر میبرند و سرش را بسوی «سفیانی» در شام، گسیل میدارند.
پس از این رخداد است که حضرت مهدی علیهالسلام در روز عاشورا در مسجدالحرام حاضر میشود و در مقام ابراهیم نماز میگذارد و در حالی که یارانش پروانه وار بر گرد او میچرخند، نخستین خطابه ی جهانی و جاودانه ی خویش را آغاز میکند.
(1). غیبت نعمانی، باب 30، ص 182 و عقدالدرر، ص 134، باب 5. روایت از امام باقر علیهالسلام است که ما پارهای از توضیحات بر آن افزوده ایم. «مؤلف».